مجدد شیرازی و پشتیبانی مبارزه علمای دین در ایران

شبكة نبأ فارسي

2015-03-07 06:55

مجدد اول میرزا محمد حسن شیرازی « قدس سره» از جایگاهی درخشان در تاریخ جنبشهای ایرانی برخوردار است همچنانکه علمای دین، محققان وفرهنگیان از او با احترام ویژه­ای یاد می­کنند و او را از مفاخر تاریخ ایران می­دانند. با جستجویی در سایت خبرگزاریِ کتاب ایران به 37 عنوان کتاب برمی­ خوریم - چه بسا در کتابخانه های ایران با موضوع جنبشهای سیاسی واجتماعی ایرانی بتوان بیش از 37 عنوان کتاب در این باره پیدا کرد - که به تحقیق و پژوهش در جوانب اجتماعی، اقتصادی و سیاسیِ این جنبش مهم تاریخ معاصر ایران پرداخته­اند. همچنانکه برخی دیگر با تبیین شخصیت میرزای شیرازی غبار از آیینه تاریخ برداشته اند.

در بازخوانی دقیق تاریخ درمی­یابیم این پیروزی بزرگ وامدار اتحاد علمای دین در شهرهای مختلف ایران و پشتیبانی آنها بوسیله حوزه و بویژه مرجعیت اعلای سامرا – میرزای شیرازی- می­باشد. 

شرح مختصر از نهضت تنباکو: در دوران قاجار بین شاه ایران و دولت انگلستان پیمانی استعماری بسته شد که به شدت مغایر با منافع ملی ایران بود، این معاهده سبب قیام فراگیر مردمی شد وبا تلاش و کوشش روحانیت  فتوای تحریم تنباکو صادر شد و سرانجام شاه را از تصمیم خود منصرف کرد و قرارداد را لغو کرد.

ایران در دوران قاجار و خصوصا در قرن نهم تحت فشار دو دولت سلطه گر یعنی روسیه و انگلستان قرار داشت که هر یک به دنبال گسترش فرمان روایی خود بودند و زمانی­که دستهای پشت پرده بر سر گرفتن سهم بیشتری از ثروتهای ایران زمین باهم رقابت میکردند، دربارِ حکومتی در مقابله با آنان سردرگم بود، ودربار همیشه تهدید آنها و فشار اقتصادی که می توانستند - بوسیله شرکتهایی که با ظاهر عمران و آبادانی اقتصادی در ایران فعالیت داشتند - ایجاد کنند را احساس میکرد.

شرکتهایی که با ظاهر عمران و ابادانی اقتصاد ایران را در دست گرفته بودند برای کسب منافع بیشتر دربار را تحت فشار قرار میدادند؛

شرکت انگلیسیِ ریجی به ریاست جرالد تالبوت از جمله آنها بود که برای گرفتن سهم بیشتر از خوان نعمتهای ایران­زمین حرص و ولع داشت، و توانست امتیاز کاشت، تولید و صادرات تنباکو را در انحصار خود دراورد. در نتیجه این قرار داد کشاورزان و تجار تنباکو به شدت متضرر شدند و شهروندان ایرانی به بازار خرید و تجارتی برای انگلستان تبدیل شدند.این قرارداد خشم مردم را برانگیخت و اولین جرقه های انقلاب از تبریز روشن شد و کم کم شعله های ان به باقی شهرها کشیده شد، اولین پشتیبان نهضت تنباکو علما و سخنرانها بودند که به شدت مقابل شاه ایستادند و از او خواستند این قرارداد را ملغی کند.

از بارزترین چهره­های فعال سیاسی از علمای دین «سید علی اکبر فال اسیری» خطیب جمعه شیراز بود او در کنار «میرزا محمد حسن اشتیانی» که از بارزترین علمای تهران بود، در خط مقدم قیام مردمی قرار داشتند. او از سید جمال الدین اسدابادی- که به منطقه ای دوردست تبعید شده بود- نامه ای به مجدد شیرازی نوشته و او را از شرح ماوقع آگاه ساخت، در نتیجه این درخواست، مجدد، نامه­ای به ناصرالدین­شاه نوشت و از او لغو معاهده انحصار تنباکو را درخواست نمود. شاه که سرمست از کبر و غرور بود و وجود مرجعیت میرزای شیرازی در سامرا که در فاصله زیادی از پایتخت او قرار داشت را خطری برای خود نمی­دانست، دستور میرزا را نادیده گرفت. شاه  متکبرانه اعلام کرد لغو معاهده ممکن نیست، این گفتار نه تنها علما را آرام نکرد بلکه آنان همگام با خشم مردم پیش رفتند و سخنرانها در اصفهان، شیراز، تهران و شهرهای دیگر به تبیین آثار وحشتناک این معاهده بر کرامت شهروندان ایرانی پرداختند. از برجسته­ترین چهره حماسه جهاد و مبارزه­ی علما میتوان به سخنرانیِ آتشین سید فال اسیری در شیراز اشاره کرد، روزی که دربالای منبر ضمن افشای معاهده و بیان خطرات آن، شمشیری که در زیر عبای خود مخفی کرده بود بالا برده و گفت: امروز روز آماده باش عمومی است، ای مردم یک وقت مانند زنان از ترس خود را در خانه مخفی نکنید بلکه باید همه در میدان جهاد و مبارزه حاضر شویم، من شمشیری دارم و قطراتی خون، آماده شهادتم تا هر بیگانه­ای که برای اجرای معاهده انحصار تنباکو به شیراز داخل شود با این شمشیر شکمش را پاره میکنم.

نظیر این حرکت در آن زمان در ایران زیاد بود و از طرف دیگر حوزه علمیه ی سامرا این هیجانات مردمی را به دقت رصد میکرد و بعد از مدت زمانی که انقلاب به بلوغ خود رسید فتوای تحریم استعمال تنباکو از سوی مرجعیت اعلای سامرا صادر شد. این فتوی مجرد دستوری برای ملزم کردن مردم علی رغم میل باطنی آنها نبود بلکه سبب خوشحالی مردم شد و بشدت مورد استقبال انها قرار گرفت. در آن روزگار هرچند حاکمیت به خاطر نبودن وسایل خبری سعی در مخفی نمودن این فتوی کرد اما همکاری مردم سبب شکست حاکمیت شد و در اولین روزی که این فتوی به دست میرزای آشتیانی در تهران رسید یک­صد هزار نسخه از آن  دست نویس شد و مانند آتشی که در کاه بیفتد عمل کرد حتی افراد بیسواد وظیفه خود دیدند آن را پخش کنند و بر در و دیوار بچسباندند.

این شکست مفتضحانه، شاه را بر لبه پرتگاه قرار داد و او را واداشت برای نجات به هر پرکاهی دست­یازد، مثلا از میرزا محمد حسن آشتیانی خواست فتوایی در جواز مصرف تنباکو صادر کند اما او از اینکار سرباز زد و در جواب گفت: تنها خود مجدد شیرازی است که می­تواند چنین فتوایی صادر کند.

در نتیجه زیرکی و درایت مجدد شیرازی که رهبریِ این قیام ملی را بر عهده داشت و با رشادتهای علما و سخنوران، ملت ایران با کمترین خسارت بیشترین منافع را به دست آوردند و به جهانیان و مخصوصاً استعمار انگلستان ثابت کردند که به آسانی از حقوق و کرامتشان نمی­گذرند.

ذات صلة

عالم الإسلام متماثلا اجتماعيا وثقافيا.. الطاقة الممكنةصناعة الاستبداد بطريقة صامتةوزارتا التربية والتعليم العالي في العراق مذاكرةٌ في تجاذبات الوصل والفصلالجنائية الدولية وأوامر الاعتقال.. هل هي خطوة على طريق العدالة؟التناص بوصفه جزءاً فاعلاً في حياتنا